ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

علی‌اکبر یاغی‌تبار

جنگل ثمر نداشت، تبر اختراع شد
شیطان خبر نداشت، بشر اختراع شد

هابیل‌ها مزاحم قابیل می‌شدند
افسانه‌ی حقوق بشر اختراع شد

اعجوبه‌ای به هیات یک جسم باربر
اعجوبه‌ای به هیات خر اختراع شد

جنس لطیف باکره بود، اعتراض کرد
یک دفعه دستگاه پدر اختراع شد

مردم هوای فخرفروشی نداشتند
شئ‌ای شبیه سکه‌ی زر اختراع شد

فکر جنایت از سر آدم نمی‌گذشت
تا این‌که تیغ و تیر و سپر اختراع شد

با خواهش جماعت علاف اهل دل
چیزی به نام شعر و هنر اختراع شد

این گونه شد که مخترع از خیر ما گذشت
این گونه بود که حضرت شر اختراع شد

دنیا به کام بود و . . . حقیقت؟!، مورخان
ما را خبر کنید، اگر اختراع شد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد