ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
روی پیشانی بختم خط به خط، چین دیدهام
بس که خود را در دل آیینه غمگین دیدهام
مو سپیدم مو سپیدم مو سپیدم مو سپید
گرگ باراندیده هستم، برف سنگین دیدهام
آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد
حال یوسف را ببینم با کدامین دیدهام؟
آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخند
یادم آمد، من تو را روز نخستین دیدهام
بیستون دیشب به چشمم جادهای هموار بود
ابنسیرین را خبر کن، خواب شیرین دیدهام