ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

عمان سامانی

آن را که به سر، شور و به دل، کیفیتی نیست
گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست

آن لب که تر از باده نشد، هیزم خشک است
آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست

دل، جمله مسخّر شده‌ی عشق شد ای عقل
زین ملک برون رو که در آن تمشیّتی نیست

جز عشق میاموز به اطفال طریقت
بس تجربه کردم به از این، تربیتی نیست

مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی
در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست

فرخنده عروس است نکو گفته «عمان»
کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست
نظرات 1 + ارسال نظر
اکبر امامی چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 15:21

سلامی چو بوی خوش جوراب لرها (بعد از یک روز پر کار)

خوببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب بید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد