ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مژگان عباس‌لو

بهار آمده، تنها بهار می‌داند
که قدر یار سفرکرده یار می‌داند

رها شده‌ست و گرفتار قلب من، این را
کسی که شد به غم تو دچار می‌داند

چه‌ها به روز من آورد شب، شب چشمت
فقط  مدّبر لیل و نهار می‌داند

بهار غیر شقایق گلی نخواهم چید
که داغدار، غم ِ داغدار می‌داند

تو آمدی، غم شیرین و شادی تلخی ست 
چنان که عاشق چشم‌انتظار می‌داند

برای ماندنت اسفند دود خواهم کرد
بهار می‌رود اما بهار می‌داند
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد