ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مژگان عباس‌لو

من بی تو نیستم، تو بی من چه می‌کنی؟
بی‌صبح ای ستاره‌ی روشن چه می‌کنی؟

شب را به خواب‌دیدن تو روز می‌کنم
با روزهای تلخ ندیدن چه می‌کنی؟

این شهر بی تو چند خیابان و خانه است
تو بین سنگ و آجر و آهن چه می‌کنی؟

گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد
می‌پوشمش هنوز، تو بر تن چه می‌کنی؟

من شعله شعله دیده‌ام ای آتش درون
با خوشه خوشه خوشه‌ی خرمن چه می‌کنی؟

پرسیده‌ای که با تو چه کردم هزار بار
یک بار هم بپرس تو با من چه می‌کنی؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد