ای گل، همه وقت این گل رخسار نماند
وقتی رسد آخر که بهجز خار نماند
تاراج خزان آید و گلزار نماند
این تازگی حُسن تو بسیار نماند
دائم گل رخسار تو بر بار نماند
دیدار تو نیک و همه کس طالب دیدار
تو یوسف مصری و همه شهر خریدار
سودای تو دارند همه بر سر بازار
بازار تو را هست خریداری بسیار
من صبر کنم تا که خریدار نماند
گشته مردم هر یکی امروز صید چابکی
چابک صیدافکن مردمشکار من کجاست؟