ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
دنیا – چه باید گفت؟ – زندانی مخوف است
هر چند زندانبانِ آدمها، رئوف است
با وعدهی گل بود و بلبل بودت ای عشق!
گشتیم و این ویرانه منزلگاه بوف است
گشتیم و میدانیم ما را بیش از پیش
گمراه خواهی کرد و درد از این وقوف است
آن باغ سبزی را که میگفتی و دیدیم
هر شاخهاش از خون ما غرق شکوفهست
ما میهمانان بدی هستیم، دنیا
مهمانسرای دلپذیری مثل کوفه است
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 15 آبانماه سال 1393 ساعت 08:56