ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

شهراد میدری

تاج مویت دست‌باف از شهر تبریز آمده
زرد و نارنجی، طلارنگ و دل‌انگیز آمده

چشم‌هایت امپراتوریِ عشقی گم‌شده
سرمه‌دان نقره با باران یک‌ریز آمده

نازخاتون آپادانایی و خون‌خواه عشق
فر بشکوهت سپاهی غرق تجهیز آمده

لشکری پا در رکاب تو درختان صف به صف
تیغی از شاخه به دست و پا به مهمیز آمده

خش‌خش  برگ است و باد از تیسفون تا پارسه
نامه‌های پاره‌ی خسروی پرویز آمده

طاق کسرای دو ابروی تو بعد از قرن‌ها
فکر رویارو شدن با ظلم چنگیز آمده

تیشه‌ی فرهاد روی پلک خط میخی‌ات
حضرت شیرین سوار اسب شبدیز آمده

تو پوروچیستای زرتشتی و آتشدان به دست
قلبت از شهریوری گرم و شررخیز آمده

غصه‌ها را تارومار از خنده‌ی خود می‌کنی
ماه مهرت با شبی غمگین گلاویز آمده

حکمرانی کن پس از این پادشاه فصل‌ها
آمدن‌های تو یعنی فصل پاییز آمده

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر حاجی مرادخانی پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:13 http://www.nil2011.blogfa.com

با درود. شما رو لینک کردم. در صورت تمایل منو لینک کنید. به هر حال سپاسگزارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد