ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
تو ادر کاساً و ناول! به همین آسانیست
ایها الساقی! در عشق اگر... اما... نیست
عشق آن موج بلند است، بگو با قلبت
قصر آرامش تو در شرف ویرانیست
گوش اگر گوش تو و بوسه اگر بوسهی من
بهترین راه تماس من و تو لبخوانیست
با منی دائم و من بیم جدایی دارم
چه کنم؟ اصلیت مادریام کاشانیست
نیست در شهر نگاری که دل از تو ببرد
یوسفی باش که با میل خودش زندانیست
هر زمستان سپری گشت و بهاری نرسید
بس که قشلاق من! آغوش تو تابستانیست
مجتبیٰ فرد
پنجشنبه 28 فروردینماه سال 1393 ساعت 16:26