ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ایمان ما دو نیمه شد و نان ما دو نیم
دست من و نگاه تو یا سیّدالکریم
روحم تمامزخمی و جانم تمامدرد
یک امشبم ببخش به آرامش نسیم
از شعلههای روز قیامت رها شدیم
افتادهایم باز در این ورطهی جحیم
چیزی بگو شبیه سخن گفتن شبان
حکمی بده به سادگیِ حکمت حکیم
ما راهیان کوی چپ و راست نیستیم
ما راست آمدیم سر راه مستقیم
ما عاشقان شهید توهستیم تا ابد
ما سالکان مرید تو بودیم از قدیم
برقی بگو وزان شود از سمت یا لطیف
اشکی بگو فرو چکد از ابر یا کریم
ما را ببر به رؤیت لبخند عید فطر
ما را بخوان به خلوت یا رب و یا عظیم