ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مهدی افضلی گروه

از مرمر خورشید تراشیده تنش
پیچیده حریر نرم دور بدنش

ماژیک کشیده بر لب سرخش و بعد
کندوی عسل گذاشته در دهنش

آمیزه‌ای از آدمی و حور و پری
تذهیب نموده او و نامیده زنش

آورده خدا ز باغ جنت او را
جا مانده دو تا ترنج در پیرهنش

این شعر اگر ادامه پیدا بکند
در بیت ششم رسیده جای خفنش

نظرات 1 + ارسال نظر
حمید محمدرضاخانی پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:02

خیلی عالی بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد