ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری
به چیزایی فک کن که شادت کنه
به این خونهی گرم آیندهدار
به عصرا که با هم میریم سینما
به فیلمای طولانی و خندهدار
به ماشینعروسی که گل میزنم
صدای «اِبی» وقت رانندگیم
به فالای شیرین پشت چراغ
چراغای سبز تو به زندگیم
به اسمی که رو بچه باید گذاشت
به شیرینی سخت یک انتخاب
به آیندهی روشن بچهمون
به یه دختر لوسِ حاضرجواب
به هر هفت روزی که پیش همیم
به این هفتههای پر از زندگی
همه گفتنیها رو گفتم... حالا
یه چیزاییم هست تو باید بگی