ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

حسین جنّتی

ابرها آمده‌اند از پی درمان شدنم
منتهی می‌شود این درد به باران شدنم

نگذارید که یک کوچه‌ی بن‌بست شوم
نگذرید از من و از خیل خیابان شدنم

باغ سرسبز خیالم ولی از ترس تبر
چند روزی است که در فکر بیابان شدنم

گرگ‌ها پیرهنم را که دریدند چه‌قدر
گریه کردند به افسانه‌ی کنعان شدنم

آن نسیمم که در اوهام و خیالات خودم
سخت در وسوسه‌ی شورش و طوفان شدنم

کفر می‌بارد از این شعر ولی می‌دانم
تازه در حال عقب‌گرد و مسلمان شدنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد