ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

هلالی جغتایی

ای گل، همه وقت این گل رخسار نماند
وقتی رسد آخر که به‌جز خار نماند

تاراج خزان آید و گلزار نماند

این تازگی حُسن تو بسیار نماند

دائم گل رخسار تو بر بار نماند


دیدار تو نیک و همه کس طالب دیدار

تو یوسف مصری و همه شهر خریدار

سودای تو دارند همه بر سر بازار

بازار تو را هست خریداری بسیار

من صبر کنم تا که خریدار نماند

هلالی جغتایی

گشته مردم هر یکی امروز صید چابکی        
چابک صیدافکن مردم‌شکار من کجاست؟

هلالی جغتایی

کس مباد از خوان وصل ماه‌رویان، بی‌نصیب.

هلالی جغتایی

نیست مقصود بی‌کسان غریب
غیر وصل حبیب و مرگ رقیب

وصل جانان بود ز جان خوش‌تر
لیک مرگ رقیب از آن خوش‌تر