وقتی که باشی دوست دارم رنجها را هم
رنج تو میریزد به پایم گنجها را هم
آن قدر دنیا را گرفتار تبات کردی
در اشتباه انداختی تبسنجها را هم!
تغییر را هر جا که باشی میتوان حس کرد
با خنده، شیرین میکنی نارنجها را هم
من مُهرهی مار تو را دیدم که هم کیشم
مات شکوهات کردهای شطرنجها را هم
در منطق محض عددها دستِ دل بُردی!
وارونه کردی با محبّت، پنجها را هم
بی قید و بند قافیه بگذار بنویسم:
از زندگی چیزی به غیر از تو نمیخواهم