ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

مریم جعفری آذرمانی

پوستم به لایه‌های تن رسیده است
تنگیِ تنم به پیرهن رسیده است

وای اگر بگویمش زبانه می‌کشد
درد دل که بی‌تو تا دهن رسیده است

گوش کن که آه هم نمی‌کشم، اگر
نوبتِ شکایتی به من رسیده است

هیچ کس نبود جز من و تو، پس چرا
داستان ما به انجمن رسیده است

سایه‌های رابطه، همین درخت پیر
تا کرانه‌های هر چمن رسیده است

مریمم؛ شریکِ آدمی نبوده‌ام
سیبِ دیگری به دست من رسیده است

نظرات 1 + ارسال نظر
حنظله ربانی شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 07:40

#حنظله_ربانی
#غزل_عاشقانه
#مریم

بگو چگونه دل از من بریده ای مریم
به روی هر غزلم خط کشیده ای مریم

مگر نه این که تو آراممی و من رامت
کنون چگونه تو از من رمیده ای مریم

فدای نام قشنگت غزل غزل صد بار
اگر چه ناز مرا کم خریده ای مریم

دلم به راه جوابت نشسته اما تو
هنوز هم گل خود را نچیده ای مریم

چه می شد آه ! بیایی ، بگویی ام ناگاه
که با دلم به تفاهم رسیده ای مریم

* مگر رقم بزنم با تو باز نیماوار
دوباره " قصه ی رنگ پریده " ای مریم

تو روسپید ترین واژه ی شب شعری
که آسمان غزل را سپیده ای مریم

بیا صدای رسای سروده هایم باش
بیا ، نگو که دل از من بریده ای مریم

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

* قصه ی رنگ پریده : نام نخستین اثر منظوم نیمایوشیج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد