ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

رضا احسان‌پور

اشک‌هایم، شعرهایم؛ آستینم، دفترم
توده‌ای از ابرهای پُرغزل در باورم

مجرمم! با اعترافاتی که تکراری شده‌ست
خواب‌های من مجازات است و زندان، بسترم

شور فرهادی ندارم، مرگ شیرین بهتر است
لاکپشتی خسته‌ام، عمری‌ست کوهی می‌برم

گرگ‌های عقل را چون برّه‌ی عشقت درید
برّه‌ای گرگم، خودم را گلّه گلّه می‌درم!

یوسفی زندانیِ زخمی‌ترین پیراهنم
با کبوترهای چاهی تا زلیخا می‌پرم!

آمدی تا راه باشی، سهمِ من بن‌بست شد
زخمی‌ام چون نیل موسی دیده امّا کافرم

هر چه سوزاندی مرا با رفتنت، ققنوس‌وار
زنده بیرون آمدم هر بار از خاکسترم

رو به راهم، رو به راهی که تو را از من گرفت
چشم‌های شرجی یک زن، کنار بندرم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد