ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
ماهرویان

ماهرویان

ای که از کوچه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری

کاظم بهمنی

لذت مرگ، نگاهی‌ست به پایین کردن
بین روح و بدن‌ات فاصله تعیین کردن

نقشه می‌ریخت مرا از تو جدا سازد «شک»
نتوانست، بنا کرد به توهین کردن

زیر بار غم تو داشت کسی له می‌شد
عشق بین همه برخاست به تحسین کردن

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته‌ام
که نمانده‌ست توانایی نفرین کردن

«باوفا» خواندمت از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن

«زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست»
خط مزن نقش مرا موقع تمرین کردن!

وزش باد شدید است و نخ‌ام محکم نیست!
اشتباه است مرا دورتر از این کردن
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد